موعود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

قاعده لطف

27 اردیبهشت 1395 توسط راحیل بهرامی قهنویه

لطف در لغت
واژه لطف در لغت در معانی مهربانی و اكرام،‌قرب و نزدیكی، كوچكی و ریزی، خفا و پنهانی، نرمی و آشكاری به كار رفته است.

← لطف در اصطلاح
لطف در علم تجوید تلطف به معنی اِماله است. [۴] [۵]
ref>المعجم الوسیط، ج ۲، ص ۸۲۶. [۶] لطف در اصطلاح متكلمان از صفات فعل الهی است، یعنی افعالی كه به مكلفان مربوط می‌شود و مقصود این است كه خداوندآنچه مایه گرایش مكلفان به طاعت و دوری گزیدن آنان از معصیت می‌باشد را در حق آنان انجام داده و این امر مقتضای عدل و حکمت الهی است، چنان كه تبیین آن خواهد آمد عبارت ذیل تعریف مشهور قاعده لطف است
«اللطف ما یقرب العبد الی الطاعه و یبعده عن المعصیه».

← اقسام لطف
متكلمان لطف را به دو اعتبار تقسیم كرده‌اند:
الف: به اعتبار این كه مكلف از لطف بهره می‌گیرد یا نه. هر گاه از آن بهره گیری كند، و در سایه لطف تكلیف را انجام دهد، آن را لطف «محصل» گویند. یعنی لطفی كه به مرحله تحقق و تحصل رسیده است. و هرگاه مكلف آن را به كار نبندد، لطف را «مقرب» گویند، زیرا نقش آن درحد این بوده است كه زمینه هدایت را فراهم نموده، و در حقیقت مكلف را به طاعت نزدیك ساخته است. هر چند در اثر سوء اختیار مكلف، تحقق نیافته است.
جامع این دو قسم، داعی گری و برانگیزگی لطف است. چنان كه سید مرتضی گفته است:
«لطف دارای دو قسم است: یكی آن كه مكلف به واسطه آن انجام طاعت را اختیار می‌كند، و اگر لطف نبود آن را اختیار نمی‌كرد، و دیگری آن كه مكلف به واسطه آن به انجام طاعت نزدیك می‌گردد، و جامع آن دو این است كه نقش داعویت دارند». [۷]
برخی، تفاوت لطف مقرب و محصل را در این دانسته‌اند، كه لطف مقرب با غرض از تكلیف سنجیده می‌شود، و لطف محصل با غرض از خلقت. [۸]
ولی اولاً: این تفاوت در كلمات متكلمان عدلیه ذكر نشده است، و ثانیاً: غرض از تكلیف در عرض غرض از خلقت نیست، بلكه آن دو، در طول یكدیگرند.
ب: تقسیم دیگر لطف به اعتبار فاعل آن است. به این اعتبار لطف سه گونه است:
۱. لطف، فعل مستقیم و بی‌واسطه خداوند است، مانند تشریع تكالیف دینی، ارسال پیامبران، اعطای معجزه به آنان، ارائه و نصب دلایل تکوینی بر توحید.
۲. لطف، فعل مباشری كسی است كه مورد لطف قرار گرفته است (ملطوف له). مانند تفکر و نظر در دلایل توحید و معجزات پیامبران، و پیروی از دستورات دین.
۳. لطف، فعل مكلفان دیگر است، مانند تبلیغ احکام الهی كه فعل پیامبران، لطف است در حق مكلفان، و امر به معروف و نهی از منکر كه فعل عموم مكلفان است. و هر كس آن را انجام دهد نتیجه‌اش لطف است در حق مكلفان دیگر.
در مورد نخست، فعل لطف بر خداوند واجب است، و در مورد دوم بر خداوند واجب است كه فعل لطف را بر مكلف واجب كند، و در مورد سوم، لازم است آن را بر مكلفان دیگر واجب نماید. و در این قسم لازم است، كسی كه لطف بر او واجب شده، خود نیز به گونه‌ای از آن بهره‌مند گردد، و در حق خود او هم لطف باشد، تا ظلم بر او لازم نیاید. [۹] [۱۰] [۱۱]

 نظر دهید »

معجزه

27 اردیبهشت 1395 توسط راحیل بهرامی قهنویه

در اندیشه اسلامی، معجزه امر خارق‌العاده‌ای است که از راه علل ماوراء طبیعی با اراده خدا از شخص مدّعی نبوت به نشانه صدق ادّعای وی، همراه با مبارزه طلبی ظاهر می شود.[۴] [۵] در کلام قدیم علامه حلی نیز گفته است: «و نعنی بالمعجزه ثبوت ما لیس بمعتاد مع خرق العاده و مطابقه الدعوی …» معجزه ثبوت چیزی است که معمول و عادی نباشد و یا نفی چیزی است که معمول و عادی نیست بشرطی که همراه خرق عادت و مطابق دعوای نبوت باشد.[۶]

دفاع متکلمین از امکان وقوع معجزه:

در قرآن کنترل تمامی امور به خداوند نسبت داده می‌شود و خدا صاحب قدرت مطلق به شمار می آید. جهت فهم اینکه خداوند چگونه طبیعت را کنترل می‌کند و چگونه می‌توان معجزات را فهمید متکلمین و فلاسفه مسلمان در قرون وسطی نظریاتی در مورد ماهیت طبیعت ارائه کرده‌اند. فلاسفه مسلمان (تحت تأثیر سنت فلسفه یونان) بر این باور بودند که طبیعت اساساً از چهار عنصر «آب، باد، خاک و آتش» تشکیل شده و خداوند به هر کدام از این عناصر خواص خاص خود را اعطا کرده‌است. مثلاً علت حرکت یک سنگ به سمت زمین داشتن عنصر خاک فرض می‌شده. اما رقیبان فلاسفه، یعنی متکلمان، با این دیدگاه مخالف بودند و استدلال می‌کردند که حتی اگر بپذیریم که خداوند این خواص را به عناصر داده‌است، این خواص خود علت پیشامدها شده و بدین سان کنترل مستقیم خداوند بر اتفاقات از بین می‌رود. جهت دفاع از قدرت مطلق خداوند در مقابل روابط علت و معلولی ثانویه مستقل، متکلمین (مانند غزالی) نظریه روبرو را تهیه کردند و از آن، جهت دفاع از وقوع معجزات نیز استفاده می‌جستند: مواد در طبیعت از ذره‌های یکنواختی تشکیل شده‌است که وجود آنها و همچنین ویژگی هایی که دارند وابسته به آن است که خداوند در هر لحظه آنها را به همراه خواصی مجدداً خلق کند، خواصی که شامل رنگ و شالوده و امکانا خواص دیگر است. جهت افتادن یک سنگ، خداوند در هر لحظه می‌بایست خاصیت سنگینی را در جرم ماده خلق و در لحظه بعد مجدد خلق کند تا زمانی که سنگ به زمین برسد. اما خداوند این اختیار را دارد که خاصیت سبکی به سنگ اعطا کند و باعث بشود که سنگ به بالا برود. از دیدگاه متکلمینی مانند غزالی، قوانین علت و معلولی «ظاهری و نه واقعی» بوده؛ این روال معمول اتفاق افتادن وقایع تنها عادت الاهی می‌باشد. علت مستقیم لحظه‌ای هر چیز خداوند است و نه یک سری قوانین علت و معلولی مستقل بوده و این وقوع معجزه را ممکن می‌سازد.[۷]
اعجاز قرآن
نوشتار اصلی: اعجاز قرآن

اعجاز قرآن از مباحث مهم علوم قرآنی، کلام اسلامی و ادبیات عرب است که به دلایل معجزه‌بودن قرآن می‌پردازد که در بین متکلمان به عنوان روشن‌ترین دلیل پیامبری محمد مطرح است. اعجاز در لغت به معنی عاجز ساختن است و گرچه در قرآن مستقیماً به کار نرفته، اما قرآن مخالفان را دعوت به آوردن ده و حتی یک سوره مشابه سوره‌های قرآن می‌کند (تحدی) و تاکید می‌کند که هرگز کسی نخواهد توانست این کار را انجام دهد. [۸]

 نظر دهید »

علم لدنی

27 اردیبهشت 1395 توسط راحیل بهرامی قهنویه

امام علیه السّلام به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى که وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است اعم از آنها كه تحت حس قرار دارند، و آنها كه بیرون از دایره حس مى‌باشند مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده، دلیل این مطلب از راه نقل روایات متواتره‌اى است كه در جوامع حدیث شیعه مانند كتاب كافى و بصائر و كتب صدوق و كتاب بحار و غیر آنها ضبط شده. به موجب این روایات كه به حد و حصر نمى‌آید امام علیه السّلام از راه موهبت الهى نه از راه اكتساب، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به کوچکترین توجهى مى‌داند.
علم امام چگونه علمی است

علوم را در یک تقسیم بندی کلی می توان به علوم اکتسابی و علوم الهامی و یا به عبارت دیگر علم لدنی تقسیم کرد. پیامبران الهی از پیشتازان این علم بوده اند و علم و معرفت ایشان را در زمره علوم لدنی می توان جای داد.

علم لدنی چه ویژگی هایی دارد؟

علم لدنی در هیچ کتاب و رساله‌‌ای وجود ندارد بلکه در نزد خداوند تبارک و تعالی می‌‌باشد که به انبیاء و امامان معصوم برای اثبات نبوت و امامت خود داده و هیچ انسان معمولی نیست که دارای چنین علمی باشد. علم لدنّى علمى خاص نیست كه داراى موضوعى مخصوص و محمولى خاص باشد، بلكه این‌گونه علم به لحاظ استفاده آن از پیشگاه معلم الهى لدنّى نامیده مى‌شود و علمی است که خداوند بدون واسطه به بنده‌ای الهام می‌کند. علم لدنی‌، علم غیر اکتسابی است؛ یعنی در به دست آوردن آن نیازی به تحصیل و رفتن به مدرسه و استاد نیست‌.

این علم‌، مستقیما از جانب سرچشمه همه علوم‌؛ یعنی خداوند، به برخی از بندگان الهام می‌شود؛ چنان که در قرآن درباره حضرت خضر آمده است‌:

«فَوَجَدا عَبدًا مِن عِبادِنا ءاتَینـَه‌ُ رَحمَة‌ً مِن عِندِنا وعَلَّمنـَه‌ُ مِن لَدُنّا عِلمـاً»؛(کهف‌، 65) تا بنده‌ای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود بدو دانشی آموخته بودیم‌ش

 نظر دهید »

عصمت پیامبر

27 اردیبهشت 1395 توسط راحیل بهرامی قهنویه

مصونيت پيامبر از خطا واشتباه در امور زندگى و جريانهاى عادى از جمله مسائلى است كه در علم كلام پيرامون آن بحث و گفتگو شده و اقوال فراوانى درباره آن به چشم مى‏خورد، در اين مورد، خرد براى حفظ «اعتماد مردم» به گفتار و رفتار پيامبر (ص) مصونيت را يك حالت لازم و شرط حتمى تلقى مى‏كند:
خطا و اشتباه در غير تبليغ دين به دو صورت متصور است:
الف - خطا در انجام وظيفه مذهبى اعم از فردى مانند اشتباه در ركعات نماز و يا اجتماعى مانند كشتن فرد بى گناه.
ب - اشتباه در امور روزانه زندگى.
مسأله جلب اعتماد مردم كه عامل مهم در پيشرفت مقاصد پيامبران است ايجاب مى‏كند كه پيامبران در قسمت عمل به وظائف مذهبى اعم از فردى و اجتماعى مصون از اشتباه باشند، زيرا اشتباه در اين قسمت كم كم سبب مى‏شود كه مردم در تعاليم و گفته‏هاى آنان به ديده شك و ترديد بنگرند و با خود چنين بينديشند:
«وقتى پيامبر در عمل به وظائف، اشتباه و خطا مى‏كند، از كجا معلوم كه در بيان تعاليم دچار اشتباه نشود؟» .
اين انديشه ايجاب مى‏كند كه پيامبران در كارهاى عادى و جريانهاى روزمره نيز از اشتباه و خطا مصون باشند، زيرا اشتباه در اين مورد از اعتماد مردم مى‏كاهد و سبب مى‏شود كه مردم به تعاليم او از ديده ديگرى بنگرند.
اشتباه نشود! ما نمى‏گوئيم اشتباه در امور زندگى ملازم با اشتباه در بيان وظائف و تعاليم است زيرا چه بسا ممكن است مردى از جانب خدا در قسمت دوم مصونيت داشته باشد ولى در امور عادى دچار خطا و لغزش گردد و تفكيك ميان اين دو كاملاً صحيح و پابرجاست.
اين تفكيك براى دانشمندان كاملاً امكان‏پذير است، ولى روى سخن در اينجا با افراد ديگر است كه نمى‏توانند به اين نوع از مسائل با ديده تفكيك بنگرند، بلكه همه را به يك چوب مى‏رانند و وجود شك و ترديد يا خطا و خلاف در زندگى روزمره خود، موجب جوانه زدن شك در ديگر امور مربوط به پيامبر مى‏شود.
خداوند براى پيشرفت مقاصد بعثت، بايد پيامبران را با مصونيت و پيراستگى كامل مجهز سازد، تا از اين جهت اعتماد صددرصد مردم را به آموزگاران وحى جلب نمايد و در نتيجه هدف و مقصد بعثت كه تربيت و گرايش مردم است جامعه عمل بپوشد.
لذا امام ششم در روايتى مى‏فرمايد:
«روح القدس تحمل النبوه و روح القدس لاينام ولا يغفل ولا يلهور ولا يسهو:روح القدس حامل نبوت است، او نمى‏خوابد و غفلت نمى‏كند و از او اشتباهى رخ نمى‏دهد» 1
تا اينجا با داورى خرد در مسأله تجويز خطا و سهو بر پيامبران آشنا شديم اكنون وقت آن رسيده است كه با منطق قرآن در اين مورد نيز آشنا شويم، طبعاً منطق هر دو يكسان بوده و كوچك‏ترين اختلافى ميان آن دو نخواهد بود.ش

 نظر دهید »

وحی

27 اردیبهشت 1395 توسط راحیل بهرامی قهنویه

وحی در لغت به هر نوع القای آگاهی نظیر اشاره، آواز، الهام، رؤیا، وسوسه، کتابت و… اطلاق می‌گردد. مخفیانه بودن و سرعت نیز در بعضی از استعمالات وحی لحاظ گشته‌است.[۱]

در اصطلاح مفسران قرآن و دانشمندان علوم قرآنی، وحی ارتباطی معنوی است که برای پیامبران الهی، جهت دریافت پیام آسمانی از راه اتصال به غیب برقرار می‌شود. پیامبر، گیرنده‌ای است که پیام را به‌واسطه همین ارتباط و اتصال (وحی) از مرکز فرستنده آن دریافت می‌کند.[۲]

وحی بر رسولان و پیامبران به دو گونه‌است:

القا در قلب، یعنی شیوه الهام یا رویای صادقه.
سخن گفتن از آن سوی حجاب الهی با فرستادن جبرئیل.

وحی در قرآن
وحی در هنگام نبرد از جبرئیل فرشته به محمد پیامبر.

واژه وحی در قرآن به معناهای زیر به کار رفته‌است[۳]:

الهام فطری به انسان، همانند الهام به مادر موسی که فرزندش را به رود نیل بیندازد.(سوره قصص، آیه ۷)
الهام غریزی به حیوانات، همانند الهام به زنبور عسل (سوره نحل، آیه ۶۸)
فرمان به جمادات، همانند فرمان دادن به زمین در آستانه روز قیامت (سوره زلزال، آیه ۵)
وسوسه شیطانی (سوره انعام، آیه ۱۱۲)
اشاره سریع، (سوره مریم، آیه ۱۱)
خبردادن و آگاهیدن (سوره آل عمران، آیه ۴۴)
رویا؛ همانند رویای ابراهیم درباره ذبح فرزندش.
تشریعی؛این قسمت از وحی مخصوص پیامبران است.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

موعود

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس