اهداف بعثت پیامبران از دیدگاه قرآن كریم:
1. دعوت به یكتاپرستی و مبارزه با شرك و بتپرستی.
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی كُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ.» (نحل/ 36)
به تحقیق، در میان هر امتی رسولی را برانگیختیم تا آنان را به یكتاپرستی بخواند، و از پرستش طاغوت باز دارد.
علاوه بر این آیه شریفه، در آیاتی كه سرگذشت پیامبران الهی بیان شده است نیز دعوت به توحید و یكتاپرستی به عنوان هدفی كه در سرلوحه دعوت پیامبران قرار داشته، یاد شده است، چنانكه در بیان سرگذشت حضرت نوح، هود، صالح، شعیب ـ علیهم السلام ـ آمده است كه آنان به قوم خود، میگفتند:
«یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ.» (اعراف/ 85، 73، 65، 59)
2. داوری در اختلافات و منازعات.
«كانَ النَّاسُ أُمَّهً واحِدَهً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ.» (بقره/213)
این آیه شریفه بیانگر آن است كه: مردم به صورت امتی یك پارچه زندگی میكردند و در میان آنان اختلافات پیچیدهای كه نیاز به شرایع آسمانی باشد، وجود نداشت، سپس اختلاف و نزاع در میان آنان پدید آمد، لذا خداوند برای حل اختلافات آنان پیامبران را كه بشارت و بیمدهنده بودند، مبعوث كرد، و با آنان كتاب و شریعت آسمانی را به حق فرو فرستاد تا مبنای داوری در اختلافات آنان باشد.
درباره حضرت داود ـ علیه السلام ـ میفرماید:
«یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ.» (ص/ 26)
و درباره پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید:
«إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ». (نساء/ 105)
عدالت
3. برپایی قسط و عدل در جامعه بشری.
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. » (حدید/ 25)
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها كتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل قوانین عادلانه) نازل كردیم تا مردم قیام به عدالت كنند.
واژه «بینه» در لغت به معنای دلیل روشن است، و مقصود از بینه پیامبران، استدلالهای واضح و معجزات آنان، و منظور از «كتاب»، كتاب شریعت و مجموعه معارف و احكام الهی است كه مبنای حق و باطل در حوزه عقیده و عمل بشر میباشد، و «میزان» عبارت از ابزار سنجش حق و باطل و درست و نادرست است، كه بخشی از آن با استفاده از اصول و كلیاتی كه در كتاب آسمانی و شریعت بیان شده، به دست میآید، و بخشی دیگر از آن كه به موضوعات و مسایل جزئی مربوط میشود، توسط عقل به دست میآید. و در نتیجه، عقل و وحی، میزان تشخیص خوب و بد و درست و نادرست میباشد.
4. تعلیم و تربیت.
تعلیم و تربیت در چهار آیه از قرآن كریم (كه همگی مربوط به نبوت پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ میباشند) به عنوان یكی از اهداف نبوت بیان شده است. چنانكه میفرماید:
«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُۆْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ.» (آل عمران/ 164)
خداوند بر مۆمنان منت نهاد، زیرا از خود آنان رسولی را در میان آنها برانگیخت تا آیات الهی را بر آنان فراخواند، آنان را تزكیه نماید و كتاب و حكمت را به آنان بیاموزد، اگر چه آنان پیش از این در گمراهی آشكار بودند.
تعلیم و تربیت از اساسیترین اركان سعادت فرد و جامعه بشری است. و پیامبران الهی برای راهنمایی بشر به مسیر سعادت و كمال برانگیخته شدهاند، و بزرگترین معلمان و مربیان بشر بودهاند؛ چرا كه معارف و احكام الهی را به بشر آموختند، و با قول و عمل خویش در جهت پیراستن جامعه از پلیدیها و زشتیها گام برداشته، و در طول تاریخ بهترین اسوههای معرفت و فضیلت برای بشر بودهاند
تعلیم و تربیت از اساسیترین اركان سعادت فرد و جامعه بشری است. و پیامبران الهی برای راهنمایی بشر به مسیر سعادت و كمال برانگیخته شدهاند، و بزرگترین معلمان و مربیان بشر بودهاند؛ چرا كه معارف و احكام الهی را به بشر آموختند، و با قول و عمل خویش در جهت پیراستن جامعه از پلیدیها و زشتیها گام برداشته، و در طول تاریخ بهترین اسوههای معرفت و فضیلت برای بشر بودهاند.
5. اتمام حجت بر بشر
خداوند علیم و حكیم، انسان را با ظرفیت و استعدادهای ویژه آفریده است، و انسان قابلیت دریافت كمالات مادی و معنوی بسیاری را دارد. عقل و فطرت، راه دریافت این كمالات را تا حدودی روشن میسازند، اما به هیچ وجه كافی نیستند، بدین جهت انسان گذشته از هادیان درونی، به هدایتگران بیرونی نیز نیازمند است، هر گاه خداوند هدایتگران بیرونی را در اختیار بشر قرار ندهد، و او به بیراهه برود، او میتواند به خداوند احتجاج كند و بر كارهای خلاف خود عذر و بهانه بیاورد. اما با فرستادن پیامبران و رسولان الهی حجت بر بشر تمام شده، و راه هر گونه عذر و بهانه بر وی بسته خواهد شد. چنانكه فرموده است:
«رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَكِیماً.» (نساء، 165)